|
دو شنبه 14 / 8برچسب:, :: 15:45 :: نويسنده : آرزو
نمیدانم خواننده های این وبلاگ چند نفر میرسند و آیا تعدادشان از انگشتان دست تجاوز میکند یا نه؟
به هر حال من به عنوان مدیر وبلاگ این را وظیفه ی خود میدانم که غیبت طولانی خودم را توجیه کنم و هرگونه سوءتفاهم یا مشکل را برطرف کنم.
حقیقت این است که من نزدیک به چندین هفته است که به اینترنت دسترسی نداشتم و در این مدت حتی امکان چک کردن ایمیل و خواندن نظرات وبلاگ هم برای من وجود نداشت.
مهم نیست که شما خوانندگان عزیز چند نفر هستید،اگر روزی برسد که این وبلاگ فقط یک خواننده داشته باشد و این خواننده از من دلخور و ناراحت باشد من خودم را ملزوم میدانم از او دلجویی کنم و الآن موقعیت همین طور است.
باور کنید من یک آدم سهل انگار نیستم و تنها علت عدم به روز رسانی مطالب وبلاگ مشکلات بوده است.
امیدوارم همگی شما عذر مرا قبول کنید و مرا خاطر این موضوع ببخشید.
از آنجا که دیگر حوصله ی به روز کردن وبلاگ و نوشتن داستانی به این طولانی را ندارم و از طرفی میدانم کسانی هستند که شاید هنوز برای خواندن ادامه ی داستان منتظر مانده اند و من برای این افراد احترام قائل هستم تصمیم گرفته ام ادامه ی داستان را بصورت خلاصه در یک مطلب جمع و جور کنم و کار در وبلاگ را به اتمام برسانم.
شنبه 17 / 6برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : آرزو
بخش ششم اضافه شد. دوستان عزيز...اميدوارم تا امروز از وبلاگ من و مطالب آن راضي بوده باشيد. مطالب جديد و بخش هاي داستان را در قسمت پايين وبلاگ مشاهده فرماييد. در صورتيكه به هر دليل (ف.ي.ل.ت.ر يا مسدود شدن) قادر به مشاهده ي وبلاگ نبوديد به آدرس www.bof.mihanblog.com مراجعه فرماييد. اگر پيشنهاد يا انتقادي در رابطه با محيط وبلاگ و مطالب آن داريد آن را با من در ميان بگذاريد. دوستان گلم،به دليل شروع كلاس هاي دانشگاه وقت من براي آپديت كردن وبلاگ به نصف كاهش يافته است و در نتيجه وبلاگ از اين به بعد هفته اي 3 بار آپديت خواهد شد.اميدوارم مرا درك كنيد. شايان ذكر است كه نظرات شما در بهتر شدن وبلاگ و انگيزه دادن به من در نوشتن داستان كمك مي كند،پس مرا از نظرات گرم خود بي نصيب نگذاريد.
در نظرسنجي وبلاگ شركت نماييد.
شنبه 12 / 6برچسب:, :: 19:36 :: نويسنده : آرزو
از اين درام پوسترهاي بسياري منتشر شده ولي اين پوستر به عنوان يكي از پوسترهاي اصلي سريال شناخته شده است:
دو شنبه 12 / 6برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : آرزو
به منظور آشنايي شما با شخصيت هاي داستان "پسران برتر از گل" يك عكس دسته جمعي از كاراكترهاي اصلي داستان را به همراه توضيح ارائه ميدهم: از راست به چپ: يون جي هو / گيوم جان دي / گو جون پيو / سو يي جونگ / سونگ وو بين. كاراكتر نقش اول زن اين داستان "گيوم جان دي" است كه در ميان دو كاراكتر اصلي مرد يعني "گو جون پيو" و "يون جي هو" ايستاده است. معرفي ساير شخصيت ها و توضيحات بيشتر در رابطه با كاراكترهاي اصلي را در پست هاي بعدي و بينابين متن داستان ارائه خواهم داد.
شنبه 10 / 6برچسب:, :: 15:23 :: نويسنده : آرزو
موضوع داستان: «پسران برتر از گل» داستاني سرشار از عشق و دوستي همراه با فراز و نشيب هاي زيبا و عناصر لطيف و برازنده است.داستاني كه شما را از خود بيخود ساخته و قلبتان را با طنين دلنواز عشق افسون ميكند. اين داستان كه چندي پيش بصورت يك درام زنجيره اي ساخت كشور كره طرفداران زيادي را در تمامي دنيا به خود جلب كرده بود در واقع بازنويسي فيلمنامه ي جذاب اين سريال است كه من به رشته ي تحرير درمي آورم. موضوع اصلي اين داستان تقابل عشق و غرور است و جنگ بين اين دو احساس و بوجود آوردن اين سؤال كه كداميك پيروز مي شوند؟...يكي از هيجان آور ترين رموز اين داستان تولد يك مثلث عشقي در ميان يك دختر و دو پسر است كه بي نهايت به داستان جذابيت مي بخشد.خواننده با يك نگاه ساده به مضمون داستان به راحتي در مي يابد كه عشق با آب و تاب هاي هميشگي و دلنشين در تار و پود اين قصه دميده شده است... شرح مختصري از داستان: محور اصلي داستان حول چهار جوان از خانواده هاي سرشناس كره و يك دختر از خانواده اي فقير ميچرخد.محل آشنايي اين 5 نفر يكي از بهترين مدرسه هاي سئول است كه فقط دانش آموزان مرفّه و پولدار كه از خانواده هاي اشرافي و سرشناس هستند اجازه ي تحصيل در آن را دارند.در ابتداي داستان اتفاقاتي مي افتد كه سبب مي شود يك دختر فقير با نام "گيوم جان دي" به طرز غير قابل پيش بيني از اين مدرسه ي خاص سر در بياورد و..."گيوم جان دي" بعد از ورود به اين مدرسه كه از هر لحاظ عجيب است با يك گروه معروف چهار نفره به نام گروه "4 گل" آشنا مي شود.اعضاي اين گروه چهار پسر خوش قيافه،خوش تيپ و سرشناس هستند كه هر كدام به يكي از خانواده هاي فوق العاده مشهور كره تعلق دارند.اين گروه كه به "پسران گل" نيز معروف هستند در مدرسه به عنوان مشهور ترين و محبوب ترين شخصيت هاي موجود در ميان دانش آموزان شناخته شده اند و بالطبع از مغرور ترين دانش آموزان مدرسه به شمار مي آيند."گيوم جان دي" پس از رو به رو شدن با اعضاي "4 گل" در ابتدا فكر مي كند كه اعضاي اين گروه افراد منفوري هستند ولي در ادامه حوادث جالب و برخوردهاي غير منتظره بين اين دختر و اعضاي گروه "4 گل" باعث بوجود آمدن يك داستان فوق العاده جذاب مي شود كه در نهايت به روابط دوستانه و يك مثلث عشقي مي انجامد... داستاني كه در دست نوشتن دارم در واقع بازنويسي متن فيلمنامه ي درام "پسران برتر از گل" است و بنابراين تمام حقوق اين داستان به نويسنده ي فيلمنامه تعلق دارد. اگر از دوستداران رمانس و داستان هاي مهيّج و عاشقانه هستيد به هيچ وجه اين داستان زيبا را از دست ندهيد.
یک شنبه 8 / 7برچسب:, :: 17:32 :: نويسنده : آرزو
بخش ششم زمانیکه چشمان "جان دی" به "یون جی هو" افتاد آرامش عجیبی جای ترسش را گرفت.او دیگر جیغ نمیزد چون میدانست که آن پسران شرور در حضور "جی هو" هیچ کاری نمی توانند بکنند. "یون جی هو" طبق معمول در حالیکه سعی میکرد خودش را نسبت به قضیه بی تفاوت نشان دهد روی زانو خم شد و خطاب به "جان دی" گفت:
_هی تو...توی دستور پخت پنکیکی که به من دادی چیزی رو از قلم ننداختی؟
"گیوم جان دی" از این حرف او جا خورد...
براي خواندن بقيه ي داستان ادامه مطلب را ملاحظه فرماييد.
ادامه مطلب ...
دو شنبه 2 / 7برچسب:, :: 19:29 :: نويسنده : آرزو
بخش پنجم
"يون جي هو" با قدم هاي آهسته و نگاهي كه "جان دي" نميدانست رنگ عصبانيت دارد يا دلسوزي به طرف او مي آمد...
_هر وقت مي بينمت خيلي شلوغ ميكني!
"جان دي" خودش را مي ديد كه با ظاهري كثيف و نامناسب در مقابل "يون جي هو" با لباس هاي هميشه تميز و مرتب ايستاده است."جان دي" در اين وضعيت خيلي خجالت مي كشيد...با اين حال "يون جي هو" بدون توجه به ظاهر "جان دي" در مقابل او قرار گرفت.
نگاهش طوري بود كه انگار ظاهر "جان دي" را نمي بيند و يا اگر مي بيند به روي خودش نمي آورد...
"جان دي" منتظر بود تا جمله ي بعدي را از دهان "يون جي هو" بشنود...
براي خواندن بقيه ي داستان ادامه مطلب را ملاحظه فرماييد.
ادامه مطلب ...
پنج شنبه 29 / 6برچسب:, :: 19:54 :: نويسنده : آرزو
بخش چهارم
درست به محض اینکه "گیوم جان دی" درب کمد دیواری اش را باز کرد صدای فریاد یکی از شاگردانی که پشت سر او حضور داشت بلند شد.
_وای نگاه کنین! "گیوم جان دی" سال دومی از کلاس "ب" با کارت قرمز گروه "چهار گل" انتخاب شده!
همه ی دانش آموزان از شدت شادی و ذوق فریاد کشیدند و در یک چشم به هم زدن در سالن غوغا به پا شد.
براي خواندن بقيه ي داستان ادامه مطلب را ملاحظه فرماييد.
ادامه مطلب ...
چهار شنبه 28 / 6برچسب:, :: 1:54 :: نويسنده : آرزو
بخش سوم "جان دی "یون جی هو" را دید که با چهره ای درهم و ناراحت از پله های بالکن بالا می آمد."جان دی" احساس میکرد در بدترین شرایط ممکن گرفتار شده است...در آن لحظات آرزو میکرد زمین دهن باز کند و او را ببلعد و یا بال درآورد و به آسمان پرواز کند ولی هیچ معجزه ای در کار نبود..."یون جی هو"حالا به چند قدمی او رسیده بود. بقيه ي داستان را در ادامه مطلب ملاحظه فرماييد. ادامه مطلب ...
پنج شنبه 22 / 6برچسب:, :: 2:58 :: نويسنده : آرزو
در اين پست يك سري عكس از اعضاي گروه "چهار گل" آپلود ميكنم. از راست به چپ: وو بين/يي جونگ/جي هو/جون پيو. براي ديدن دو عكس ديگر ادامه مطلب را ملاحظه فرماييد. ادامه مطلب ... |